مرگ ممتد ....
از صدایم اشک می بارد
آه من تنهاترین، تنهای این دنیام
هیچ یاری، مهربانی، هیچ همدردی
نیست حتی سایه ای اینجا
قلب من عمریست بغضش را فروخورده
اشک های تلخ من هم سخت، تکراریست
هستم اما از تهی هم نیست تر، گویا
بودنم همرنگ مرگی ممتد و جاریست
از صدایم اشک می بارد
آه من تنهاترین، تنهای این دنیام
هیچ یاری، مهربانی، هیچ همدردی
نیست حتی سایه ای اینجا
قلب من عمریست بغضش را فروخورده
اشک های تلخ من هم سخت، تکراریست
هستم اما از تهی هم نیست تر، گویا
بودنم همرنگ مرگی ممتد و جاریست
می گوینــــد: "دل بــــه دل" راه دارد ...
پــــس چــــرا وقتــــی...؟؟!
"دلــــم" را شکستــــی...
"دلــــت" نشکســــت...
با چتـــر باشم
یا بدون چتر....
فرقی نمیكند ...
" بی عشق خیــــــس بارانم "....
دل اگر بستی
محکم نبند
مراقب باش گره کور نزنی
او میرود
تو می مانی و یک گره کور ...!
خیلی دوست دارم بدانم
فکر و خیالت را به کدامین سو روانه میکنی
وقتیکه من اینجا، دور از تو
با خیال تـــــــو خوشم...!
تو که میدانستی با چه اشتیاقی…خودم را قسمت کردم
پس چرا …زودتر از تکه تکه شدنم…جوابم نکردی…؟؟؟
بی انصااااااااااااف....
برای خداحافظی....
خیلی دیر بود…خیلی دیر !!